360

صفحه

امتیاز چهار

کوری:

اعکس چشم کورییده داستان خیلی خلاقانه و قشنگ بود. وقتی داستان رو می‌خوندم میرفتم تویِ داستان و خودم رو میذاشتم جای شخصیت‌هاش. ولی از سبک روایتش و مخصوصا اینکه دیالوگ‌های شخصیتاش تو خود متن بود و خیلی مشخص نبود چی به چیه، خیلی خوشم نیومد. راستش با ترجمه‌ش هم خیلی ارتباط برقرار نکردم.
ولی در کل خیلی خوب بود …

نقل قول‌هایی از کتاب:

  • همسر چشم‌پزشک کنارش نشست و گفت گریه نکن٬ دیگر چه می‌توانست بگوید، در دنیای خالی از معنا اشک چه معنایی می‌تواند داشته باشد …
  • در مرگ همه به یک اندازه کورند …
  • شکم گرسنه دین و ایمان نمی‌شناسد.

لینک گودریدز

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

من سیاوش مزداپور هستم …

هر چی فکر کردم نمیدونستم بعدش چی باید بنویسم! فقط اینو میدونم که موجودی نیمه هوشمند و نیمه خودآگاهم (اینم حتی خیلی مطمئن نیستم) که در مقایسه با ابعاد مکانی و زمانی کیهان با تقریب خوبی فقط یه نقطه‌م D: کلا هم شگفت‌زده هستم از دنیایی که دورمه!

ولی خب اینجا یه سری چیز که تو ذهنم هست رو می‌نویسم و شاید یه فرجی شد و تونستم دنیا رو کمی بهتر درک کنم.

جدیدترین‌ها: