افلاطون و دروغ
من این نقل قول جالب را از کتاب سوم جمهوری افلاطون در اینجا آوردهام. در واقع در اینجا افلاطون نظری درباره دروغ ارائه میکند که جالب توجه است. در نظر افلاطون دروغ همچون دارویی است در دست پزشک. بدین معنی که دروغ فینفسه از نظر اخلاقی نکوهیده نیست، بلکه اگر همچون دارویی در دست زمامداران باشد، شاید حتی به نفع عموم نیز باشد. به نوعی در اینجا افلاطون دروغ را وسیلهای میداند برای نیل به هدف. فقط مسئله افلاطون این است که نباید عوام از این وسیله استفاده کنند زیرا شایستگی لازم در استفاده از آن را ندارند. در اینجا من سه ترجمه (دو ترجمه فارسی و یک ترجمه انگلیسی) را آوردهام که نشان دهم این برداشت من ناشی از مشکل ترجمه نیست.
ترجمه فارسی اول: صفحه 152 (کتاب سوم) قطعه 389 کتاب جمهور ترجمه فواد روحانی
“گفتم [سقراط] نکته دیگر اهمیت راستگوئی است، اگر همانطور که ما کمی پیش گفتیم دروغ برای خدایان بیفایده باشد و برای بشر نیز فقط خاصیت داروئی داشته باشد پس واضح است که بکار بردن یک چنین دارو باید تنها به تجویز پزشک صورت گیرد و کسیکه پزشک نیست نباید با آن سر و کار داشته باشد. گفت بدیهی است. گفتم پس اگر دروغ گفتن برای کسی مجاز باشد فقط برای زمامداران شهر است که هر وقت صلاح شهر ایجاب کند، خواه دشمن خواه اهل شهر را فریب دهند، اما این رفتار برای هیچکس دیگر مجاز نیست و اگر فردی از اهالی شهر به حکام دروغ بگوید جرم او نظیر و یا حتی اشد از جرم شخص بیماری است که پزشک خود را فریب دهد …”
ترجمه فارسی دوم: صفحه 121 (کتاب سوم) قطعه 389 کتاب جمهوری ترجمه محمد حسن لطفی
“گفتم [سقراط]: از این گذشته، جوانان ما باید راستگوئی را بسیار مهم بشمارند. پیش از این گفتیم که دروغ برای خدایان بیفایده است و برای آدمیان به منزله زهری است که خاصیت داروئی دارد. اگر این گفته راست باشد واضح است که این زهر باید در اختیار پزشکان باشد و از دسترس کسانی که پزشک نیستند دور بماند.
گفت: واضح است.
گفتم: بنابراین اگر دروغ گفتن اصلا روا باشد، باید آن را تنها برای زمامداران کشور مجاز شمرد که هرگاه خیر و صلاح جامعه ایجاب کند آن را خواه به منظور فریب دادن دشمنان و خواه به نفع مردم کشور به کار ببرند. ولی اگر یکی از افراد جامعه به زمامدار دروغ بگوید گناه او چون گناه بیماری است که درد خود را از پزشک پنهان کند …”
ترجمه انگلیسی: صفحه 67 (کتاب سوم) قطعه 389 کتاب The Republic of Plato ترجمه Allan Bloom
Socrates: “Further, truth must be taken seriously too. For if what we were just saying was correct, and a lie is really useless to gods and useful to human beings as a form of remedy, it’s plain that anything of the sort must be assigned to doctors while private men must not put their hands to it
“Yes.,” he said, “it is plain”
Socrates: “Then, it’s appropriate for the rulers, if for anyone at all, to lie for the benefit of the city in cases involving enemies or citizens, while all the rest must not put their hands to anything of the sort. We’ll say that for a private man to lie to such rulers is a fault the same as, and even greater than, for a sick man or a man in training not to tell the truth about the affections of his body to the doctor or the trainer …
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.